به گزارش مشرق، پس از پیروزی انقلاب اسلامی در 22 بهمن سال ۱۳۵۷، بهفرمان امام خمینی(ره) همهپرسی بهمنظور تعیین نوع حکومت و «آری» یا «نه» گفتن بهنظام جمهوری اسلامی ایران در روزهای ۱۰ و ۱۱ فروردین ۱۳۵۸ در سراسر ایران برگزار شد و ۹۸٫۲ مردم طی یک مشارکت گسترده در همهپرسی با دادن رأی «آری»، رسماً با استقرار حکومت جمهوری اسلامی در ایران و پایان سلطنت نظام شاهنشاهی موافقت کردند.
بیشتر بخوانید:
در ادامه مصاحبه ای با محسن رفیقدوست تنها وزیر سپاه و یکی از چهره های سرشناس قبل و بعد از انقلاب در خصوص سالروز جمهوری اسلامی که رفتهرفته به چهلمین بهار خود نزدیک میشود میخوانید.
ماجرای سؤال خبرنگار لوموند از امام در نجف/ پاسخ صریح امام به ناصر میناچی
چه شد که در ماههای آغازین انقلاب و سقوط حکومت شاهنشاهی بحث جمهوری اسلامی به وجود آمد و اساساً این ایده چگونه مورد تدبیر حضرت امام(ره) قرار گرفت؟
در واقع ایدئولوگ و استراتژی ست این انقلاب امام بود. وقتی که ایشان در عراق بودند و اعتراض ها علیه حکومت شاه هم در ایران به اوج خود رسیده و نام امام بُعد جهانی به خود گرفته بود، خبرنگار لوموند در مصاحبه با حضرت امام در نجف همین سؤال شما را مطرح میکند و میپرسد نقشه راه و استراتژی شما برای آینده ایران و نوع اداره حکومت کشور چیست؟ «ما برای اداره حکومت آینده سیره انبیا و اولیا را در پیش خواهیم گرفت یعنی قال الله- قال رسولالله و قال صادق و قال باقر و چیز دیگری نیست».
مشابه همین پرسش را خبرنگاران در پاریس از ایشان سؤال میکنند و بازهم امام همین پاسخ را مطرح میکنند. اما در رابطه با قیام حضرت امام علیه حکومت شاه یک خاطره با شما میخواستم مطرح کنم.
«ناصر میناچی» از اعضای جبهه ملی(وزیر تبلیغات دولت موقت بعد از انقلاب) در پاریس ملاقاتی با امام داشتند و به ایشان گفتند؛ حضرت آقا رژیم شاه مردم را میکشند و مثل برگ درخت به زمین میریزند امام فرمودند «خوب نکشند، تائید میکند مردم بهواسطه اعلامیههای شما ضد نظام شاه قیام کردهاند بازهم امام میفرمایند خوب مردم گوش نکنند، من همان قال الله و قال رسولالله را برای مردم تبیین میکنم و چیز دیگری جز این نمیگویم و لذا مردم پیام را درک میکنند و بهواسطه آن علیه رژیم به پا خاستهاند حتی اگر یک نفر در ایران باقیمانده باشد من همین حرفها را میزنم».
در واقع باید گفت امام خیلی چیزها را میدانستد و نسبت به بسیاری از مسائل اشراف داشتند که هیچکس به آنها واقف نبود. لذا از همان ابتدا که انقلاب پیروز شد، با درایت و آیندهنگری که امام از خود نشان دادند اعلام کردند «نوع حکومت آینده جمهوری اسلامی ایران است نه یک کلمه زیاد و نه یک کلمه کم».
این کلام امام در آن مقطع بسیار تأثیرگذار بود چون صداهای مختلفی از جامعه شنیده میشد. عدهای در کشور شعار جمهوری ایرانی سر میدادند گروهی هم از جمهوری دموکراتیک سخن میگفتند جریانهایی هم بودند که نگاههای چپ مارکسیستی و... به نوع حکومت داشتند اما ذکاوت و هوشمندی بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران مانع از ایجاد تفرقه و نفاق بین احزاب و دستههای سیاسی شد و این مسئله از ایجاد هرجومرج که شاید مدنظر دشمنان نظام هم بود جلوگیری کرد.
روز رفراندوم به فاصله چند ساعت پس از رأی ریزی درخواست صندوق کردیم
آیا درروند اجرایی رفراندوم نقشی ایفا کردید؟
اولاً همینکه امام 50 روز پس از پیروزی انقلاب اصل نظام را با اطمینان به رفراندوم گذاشتند بسیار حائز اهمیت است
در روز 12 فروردین 58 است 20 روز از شکیل گیری سپاه پاسداران انقلاب اسلامی گذشته بود. ما یک مقری در خیابان پاسداران داشتیم که یک صندوق رأی هم برای اخذ آرای همهپرسی دایر نمودیم. تنها چند ساعت از آغاز رأیگیری گذشته بود ما درخواست صندوق کردیم چون تا آخر شب مردم برای دادن رأی پای صندوق مقر ما حاضر میشدند. درنهایت با 98/2 درصد نظام را انتخاب کردند. بلافاصله امام(ره) فرمان تشکیل مجلس خبرگان و تدوین قانون اساسی را صادر کردند و بهسرعت ایشان مبادرت به تشکیل سایر ارکان نظام نمودند.
یعنی تأسیس این نظام بر پایه دخالت و مشارکت مردم در عرصه سیاسی و طبق شریعت اسلامی شکلگرفته است و به جرأت میتوان گفت همه شعارهای ما یعنی استقلال آزادی و جمهوری اسلامی با درصد فراوانی محقق شده است.
به نظر شما در کدام بخش از شعارهای انقلاب اسلامی هنوز جا برای کار بیشتر وجود دارد؟
در شعار استقلال و آزادی بهطور صددرصدی پیروزیم، یعنی هم مستقلیم و شاید تنها کشور مستقل در دنیا ما هستیم و جای دیگری در این حد استقلال دیده نمیشود. از طرفی ما کشوری آزاد محسوب میشویم. بهترین آزادی را ما در انتخابات خود به نمایش میگذاریم.
بنویسید خاتمی، ناطق از صندوق بیرون میآید!
اما بالاخره مردم متأثر از فضای سیاسی کشور تصمیم میگیرند آیا خود همین جریان اجبار به وجود نمیآورد؟
ببینید یک مقطعی مردم اراده کردند و بنیصدر را انتخاب کردند بعد به علت بیکفایتی او را خلع کردند و رجایی را برگزیدند. در دورهای هم حضرت آقا را به ریاست جمهوری انتخاب میکنند. حتی بعدها با همه تبلیغاتی که برای ریاست جمهوری آقای ناطق نوری انجام میشود اما درنهایت آقای خاتمی رئیسجمهور میشود.
حتی برخی از جریانها میگفتند بنویسید خاتمی ولی از صندوق رأی اسم ناطق بیرون میآید ولی نتیجه آرا منتج به رئیسجمهوری خاتمی شد. حتی بعد از دولت اصلاحات دولت احمدینژاد روی کار میآید و امروز هم دولت روحانی. یعنی امروز دنیا به وضوح آزادی را در مشارکت سیاسی اجتماعی مردم ایران حس میکند. بهواقع در تنها کشوری که نتیجه قطعی انتخابات توسط مردم رقم میخورد ایران است.
و اما در خصوص جمهوری اسلامی چطور؟
جمهوری اسلامی باید از توان استقلال و آزادی خود بهره برده و برای زندگی و وضعیت معیشتی مردم اقدامات چشمگیری ترتیب دهد. اولاً خیلی کارها برای مردم این نظام کرده اما در مقابل خیلی از کارها هم هنوز روی زمینمانده است.
ما سیاست مستقل خود را داریم و از هیچ کجا تأثیر نمیپذیریم. البته این مهم باوجود اقتدار رهبری انقلاب محقق شده و شاید اگر این نظام مبتنی بر ولایتفقیه نبود و دولتها تصمیمگیرنده نهایی بودند شاید این مسئله دستخوش تغییر میشد. ولی چون در بدو پیروزی انقلاب از وجود مبارک حضرت امام بهرهمند شدیم و بعد از ایشان هم مقام معظم رهبری حضور دارند و انشاءالله تا زمان ظهور مهدی موعد هم باشند و از ولیفقیه مقتدر برخوردار باشیم، لذا مادامی که سیاستهای کلی نظام در اختیار رهبری است این خط مشی تغییر نخواهد کرد.
وجه تمایز امام با رهبران سایر انقلابها
شما 12بهمن 57 راننده بلیزر حامل امام در لحظه ورود به ایران بودید و 12 فرودین 58 هم جمهوری اسلامی ایران رسماً تأسیس شد، با شناختی که از نزدیکی و همراهی با امام دارید به نظر شما چرا ایشان فرمان یک رفراندوم تاریخی و تعیین حکومت توسط مردم را صادر کردند؟
تمام انقلابهای دنیا یا با کودتا شکل میگیرد و یا انقلاب میکنند در آن کشورها سالیان سال انقلابیون اداره کشور را در دست میگیرند تا زمانی فرا رسد و حکومت را به خود مردم واگذار کنند.
اما امام برخلاف رهبران دیگر انقلابها چنین عقیدهای نداشتند چند مثال برای شما میزنم تا مشخص شود تا چه اندازه امام به نقش مردم در عرصه سیاست اهمیت میدادند.
ماجرای بیهوشی 817 نفر از بانوان در دیدار با امام
در چهار روز اول ورود امام در مدرسه علوی که صبح آقایان و بعدازظهر خانمها با امام، وقت ملاقات داشتند، به علت ازدحام زیاد جمعیت بانوان بیهوش میشدند بهگونهای که طی 3 روز 817 نفر از خانمها بیهوش شدند. البته این اتفاق برای آقایان هم رخ میداد اما خیلی کمتر از خانمها.
در این میان برخی مسئولان انتظامات به امام پیشنهاد دادند که ملاقات خانمها را به خاطر این شرایط قطع کنید. ولی حضرت امام در پاسخ به آنها فرمودند؛ شما خیال میکنید که من شاه را از مملکت بیرون کردم، اعلامیه و سخنرانیهای من شاه را بیرون کرد، خیر مبارزات شماها شاه را بیرون کرد، همین بانوان محترمه شاه را از کشور بیرون کردند. بروید وسایل آسایش آنها را فراهم کنید. لذا ما فراخوان کردیم و انتظامات خانمها را برای آنها تشکیل دادیم.
اول حاج احمد آقا بعد هم من بیهوش شدم
همانطور که عنوان شد شما راننده بلیزر حامل امام در 12 بهمن 57 بودید خاطرهای که فکر میکنید در این خصوص به آن اشاره نکرده یا کمتر اشارهکردهاید را برای ما بازگو کنید.
با خنده... من دراینباره تاکنون 40 هزار بار صحبت کردم اما آنچه برای خودم تابهحال بهعنوان یک خاطره مهم از آن روز باقی مانده، این است که، همه شنیدند خبرنگار در هواپیما یعنی قبل از رسیدن امام به تهران از ایشان سؤال میکند شما بعد از 15 سال اینطور پیروزمندانه به وطن بازمیگردید چه احساسی دارید امام جواب میدهند؛ هیچی.
تنها چیزی که من در خودرو از امام نمیدیدم هیجان بود. ولی روی بنده و حاج احمد آقا(یادگار امام) آنقدر هیجان اثر داشت که قبل از من ایشان نرسیده به بهشتزهرا(برای ایراد سخنرانی امام) غش کرد و بیهوش افتاد، من هم چون پوستکلفت تر بودم و مأموریتم از احمد آقا مهمتر بود و باید حضرت امام را به بهشتزهرا میرساندم پس از انتقال ایشان به هلیکوپتر(برای عزیمت به بهشتزهرا) بیهوش شدم.
آیا احتمال تهدید و یا سوءقصد به جان امام در لحظه ورود به ایران میرفت؟
اصلاً 1 در میلیارد فکر نمیکردیم. بعداً با خودمان گفتیم واقعاً در این مورد هیچ فکری هم نکردیم که ممکنه اتفاقی بیفتد.
مهمترین دستاوردهای جمهوری اسلامی بعد از 4 دهه
باگذشت 4 دهه از عمر نظام مهمترین دستاوردهای جمهوری اسلامی را در چه زمینههایی قابلذکر میدانید و فکر میکنید در کجاها هنوز کارداریم؟
همانطور که اشاره کردم در شعار استقلال و آزادی 100 درصد پیروز شده ایم اما در جمهوری اسلامی هم توفیقات زیادی داشتیم اما کار هم برای انجام زیاد داریم.
مثلاً؟
قبل از انقلاب در بخش اقتصادی و معیشت مردم ما 90 هزار روستا داشتیم که در 3 هزار روستای خاننشین برقرسانی صورت گرفته بود. الان با گذشت چند دهه از انقلاب ما حتی روستایی با 10 خانوار هم نداریم که از نعمت برق برخوردار نشده باشد.
قبل از انقلاب کشور 400 هزار دانشجو داشت الان(با خنده وای به حال من) این تعداد به 4 میلیون دانشجو رسیده و نمیدانیم با آنها چه کنیم. از طرفی 18 سال پیش رتبه علمی ما در دنیا 143 بود اما با یک فرمان مقام معظم رهبری که چون خوشبختانه دولت هم در این رابطه نقشی نداشت امروز رتبه علمی ما به 14 جهانی کاهشیافته است البته در دو سال اخیر در این خصوص درجا زدهایم و نمیدانیم چرا و باید علت را پیگیری کنیم.